داستان

تو نمی‌توانی؛ یا ماجرای سنگی در جعبه

کسی که در جعبه خوابیده باشد می‌داند تجربه خوابیدن در جعبه چه تجربه وهم‌آلودِ عجیبی است؛ سقفی کوتاه و سیاه… جایی شبیه قبر یا کمدِ رخت‌خواب… ترس و احساس خفگی… بی‌هویت شدن مکان و زمان و گیر افتادن در خلاء… اینها البته برای نخستین تجربه است.

ادامه داستان»
داستان

چاپارخانه

همه دول اروپایی و خارجی در راه پیشرفت سیر می‌کنند، ما به عصر پارینه سنگی برگشته‌ایم. حالاست که عباس‌آقا پسر عنترش را بردارد و سر گردنه چاپارخانه علم کند و پول به جیب بزند. ببینید کی گفتم.

ادامه داستان»
داستان

ورای برکه

چند سال است هوا آفتابی نشده؟ انگار شانزده ماه است که هر روز ابرها جلوی خورشید را می‌گیرند که من هرچه دستم را رو به آسمان باز می‌کنم، از میان انگشتانم نوری بیرون نمی‌زند.

ادامه داستان»

حمایت مالی از طریق سایت حامی‌باش

شماره‌های منتشر شده